از ماست که برماست

پیلی را آوردند بر سرچشمه ای ، که آب خورَد. خود را در آب می دید و می رمید! او می پنداشت که از دیگری می رمد. نمی دانست که از خود می رمد! همۀ اخلاق بد از ظلم و کین و حسد وحرص و بی رحمی و کبر چون درتواست نمی رنجی، چون آن را دیگری می بینی می رمی ومی رنجی  پس بدان که از خود می رمَی و می رنجی[1].

آدمی از فرط خود خواهی معایب خود را نمی بیند هر چند که آن معایب بزرگ باشد. ولی کوچک ترین عیب را در فرد مقابل می بیند. زیرا یافتن عیوب نفسانی خود، کار ساده ای نیست،چون مردم غالباً عیوب نفسانی خود را به کمالات توجیه می کنند! برای همین است که قران کریم به دفعات فرموده است که شیطان، بدکاری های تباهکاران را تزیین می کند...[2].

مسیح(ع) در انجیل متّا،باب هفتم،آیۀ سوم فرماید: «چون است که خس را در چشم برادرخود می بینی و چوبی را در چشم خود نمی یابی؟![3].

بنابراین ، اگر خوبیم این خوبی از خود ماست و اگر بدیم ،بدی نیز از خود ماست. هر چیزی را بایستی در خود جستجو کنیم نه در دیگران اگر مردم ما را دوست ندارند این نادوستی در ماست، اگر نسبت به ما دوری و فاصله هست بایستی این ها در درون خود جستجو نمایم.

 

پس، کسی که خودبین است خویش بین هم است – چه وقت خویش بین است؟ وقتی که خودش را در آینه جهان می بیند و ناراحت می شود. آینۀ جهان چیست؟ آن واکنش ها و عکس العمل هایی که مردم به ما می دهند، درواقع آینۀ جهان است که ما خویشتن را در آن مینگریم .

به عبارت دیگر مولانا می گوید: هر عیبی در بیرون رؤیت می گردد، آن عیب در ماست که می بینیم، اگر نبود نمی دیدیم؛ مولوی یک چنین مطلب بزرگ روانشناسی را بیان میفرماید. پس کسی که خویشتن را می بیند، وقتی از کسی جرمی می ببیند، آتشی از جهنم در او پدید می آید. این همین بُد منفی می باشد که در ما برانگیخته می شود ، ترس، خشم، آتش کین چیست؟ این همان اضطراب؛ جوش ‌وخروش بیهوده ای که درما تولید می گردد. برای مثال اینکه شخصی غیرت تمایلات نفسانی خود را با واکنشهای تلخ وسخت، عصبانی خود را نمایان کند و چون به عمل خود جلوه حقیقی دهد واین عمل را، تعصب و غیرت دینی  تعریف نماید  بنابراین خشم خویش را موجه جلوه می دهد و ازخشم خود به خاطر منش یا نفس بی اطلاع است ؛ "ننگرد در خویش نفس گبر را"؛ در بعضی نسخه ها هست :"نفس کبریا". پس بنابراین می گوید در خودش نفس کافر را، نمی بیند. مولانا می فرماید:"حمیت دین"، غیرت دین، یک نشان دیگری دارد و آن نشان چیست؟ نشان، این است که همیشه کوشش کنیم در" شکرستان احد" بمانی. و اگر در آن شکرستان احد بمانی و این شیرینی و این مستی و این شراب آگاه کننده و پراز خرد که از ما بیرون می جهد، وجهان و جهانیان را آباد می نماید. پس جهان از تابش روشناییِ عشق آبادان می شود، نه خشم حاصل از ما پس بایستی براساس غیرت دینی یا تعصب دینی.که ممکن است منتهای آن به خرفات بینجامد،دوری نمایم.

بله همانطور مولانا فرمود: خود بین وخود پسند ازمشاهدهٔ عیب دیگران مانند آتش دوزخ خشمگین می شود گرچه این عیوب را در وجود خود باید یافت.همان گونه که در آینه درون خود می توان عیوب را یافت. بنابراین،  فردی که در خموشی مقّر شود و از خود بینی های خود ناظر و نظّار گردد، خواهد یافت که چطور عیوب دیگران که مد نظر اوست در خود اوست.

 



[1]فیه ما فیه ،متن28،ص 92، شرح کامل.

[2] فیه مافیه،ص،93،شرح کامل.

[3] شرح جامع مثنوی معنوی،کریم زمانی،دفتر دوم،ص742

خانه تکانی دل

روزهای پایانی هر سال در بسیاری از خانه و خانواده ها با برنامه ی خانه تکانی دارند که در این برنامه گرد و غبار را از قسمت های مختلف منزل برگرفته می شود این کار که بارها و بارها در زندگی ما اتفاق افتاده مانند بسیاری از کارها و حوادث دیگر برای ما امری عادی شده و به همین جهت به سادگی از کنار آن می گذریم، در حالی که درس ها و عبرت های بسیار مهم و لطیفی در آن نهفته است.

مَنْ کانَتْ لَهُ فِکْرَةٌ فَلَهُ فی کُلِّ شیئٍ عبْرَةٌ.

هرکس اهل فکر و اندیشه ورزی باشد ، برای او در هر چیز عبرت و درسی هست.

اول- در بسیاری از خانه ها در نگاه اول به نظر می رسد دیوارها و فرش ها و... نیاز چندانی به نظافت ندارد و چه بسا تمیز پنداشته شود، اما همین که اهل خانه دست به کار شوند و گوشه ای از دیوار را تمیز کنند، تیرگی و چرک دیگر قسمت ها خود را نشان می دهد و معلوم می شود کار سنگینی در پیش است.

احوال دل آدمی نیز چنین است. وقتی سخن از اصلاح عیوب خود پیش می آید، چه بسا در نگاه اول انسان خود را کم عیب پندارد و کاستی و نقص را تنها در دیگران ببیند، امّا اگر همتّی کند وبه صفحه دل خود نظری افکند و دست به کار اصلاح خود شود، تازه می فهمد که چقدر آلوده شده و چه راه طولانی ای تا ریشه کن کردن صفات ناپسند وتهذیب نفس و اصلاح اعمال در پیش دارد.

دوم- کسانی که در طول سال برنامه منظمی برای نظافت منزل دارند و به طور مرتب به این امر می پردازند، در این روزهای پایان سال کار چندانی ندارند و خانه تکانی به معنای گسترده برای آن ها مفهومی ندارد.

دل و جان آدمی نیز چنین است. آنان که با هوشیاری و پیوسته ازدل خود و آنچه به آن وارد می شود مراقبت می کنند و اگر لغزشی هم از آنان سر بزند، بی درنگ به جبران آن می پردازند،بنا براین هیچگاه با انبوه صفات ناپسند و اعمال ناشایست در وجود خود روبرو نیستند تا نیازی به خانه تکانی دل داشته باشند.

سوم- حتی در خانه هایی که در طول سال و به طور مرتب نظافت می شود، معمولاً جاهایی وجود دارد که یا به خاطر دست رسی دشوارتر یا به جهت غفلت، کمتر نظافت شده و گاه تنها سالی یک بار تمیز می شود. تمیز کردن چنین جاهایی هم زحمت بیشتری دارد و هم وقت افزون تری می گیرد.

قلب انسان نیز چنین است. بسیاری از اوقات برخی از صفات رذیله همچون کبر و حسد و ریا و... که در وجود آدمی رخنه کرده و مورد غفلت واقع شده است، و اگر انسان متوجه این عیوب گردد، اصلاح این عیوب زحمت و تلاشی ویژه و مستمر می طلبد، همان گونه که در شرح حالات بعضی از بزرگان آمده است که برای ریشه کن کردن حسد از دل خویش، بیش از بیست سال با نفس خود به مبارزه پرداخته است.

چهارم- در خانه تکانی، تمیز کردن هر بخش از منزل، ابزاری ویژه، شوینده ای مخصوص و روشی خاص به خود دارد. نمی توان فرش و دیوار و پرده و... را به طور یکسان و با یک ابزار و یک روش نظافت کرد.

خانه تکانی دل و اصلاح عیوب نفس و پاک شدن از زنگار ها نیز چنین است. ادای حقوق خلق و خالق همگی مایه ی صفای دل و جان آدمی و پاکی قلب است و البته هر کدام اثر خاص خود را دارد.

 پنجم- پس از پایان خانه تکانی که همه جای منزل تمیز شد، اگر در گوشه ای و روی شیشه ای کوچک ترین گرد و غبار و لکه ای باقی باشد، به سرعت به چشم می آید و اهل خانه بی درنگ درصدد رفع آن برمی آیند، در حالی که پیش از خانه تکانی، لکه های بزرگ تر از آن هم به چشم نمی آمد.

وضعیت قلب و جان آدمی نیز همین گونه است. اگر انسان همواره مراقب خویشتن باشد و اخلاق و رفتار و باورهای خود را به دقت زیر نظر داشته باشد، به محض آن که  مرتکب خطایی شود یا نشانه هایی از یک صفت زشت در وجود خود بیابد، درصدد اصلاح آن برآمده و ازطریق درست و به شیوه مناسب آن رابرطرف می سازد. علت این که عرفا  حتی آثار یک عمل مکروه را به خوبی درک می کردند و در امور اخلاقی و معنوی نکات بسیار ظریف و دقیق از چشم آن ها پنهان نمی ماند- نکاتی که ما غالباً هیچ توجهی به آن ها نداریم- همین مراقبت دائمی ایشان از قلب سلیم خود بوده که به شناخت حقیقت منجر گردیده.

آینه دل صاف باید تا درو

 

واشناسی صورت زشت از نکو2063-2

ششم- تجربه نشان داده که بسیاری از چیزهایی که مدت ها گم شده و اهل خانه به دنبال آن می گشته اند، در خانه تکانی منزل و جابجایی اسباب و اثاثیه پیدا و مایه خوشحالی شده است.

خانه تکانی دل نیز چنین است. اگر انسان قدری با خود خلوت کند و به بازنگری اعمال و اخلاق خود بپردازد وبه زندگی گذشته و حال خویش بیندیشد بسیاری از گم شده های معنوی واخلاقی را خواهد یافت، گم شده هایی مانند معنا و هدف زندگی، احساس رضایت از زندگی، آرامش و...

هفتم- اگر راه های نفوذ گرد و غبار و آلودگی به منزل شناخته شده و با وسیله مناسب پوشانده شود، اهل منزل در ایام خانه تکانی با زحمت کمتری روبرو هستند و کار نظافت مختصر و سریع  انجام خواهد شد.

قلب و جان انسان نیز چنین است. اگر آدمی راه های نفوذ تیرگی ها و کدورت ها به دل خویش را بشناسد و از آلودگی آینه دل به زنگار صفات ناپسند و رفتارهای ناشایست جلوگیری کند، زحمت و رنج کم تری خواهد داشت،

آینه ت ، دانی چرا غمّاز نیست

 

زآنك زنگار از رُخش ممتاز نیست34-1

هشتم- خانه تکانی و نظافت منزل معمولاً با کارهای عادی خانه تفاوت دارد و زحمت و تلاش فراوانی را می طلبد به گونه ای که گاهی در آغاز بسیار سنگین به نظر رسد و نسبت به اصل ضرورت آن، اهل خانه را دچار تردید  می کند، اما پس از پایان کار و تمیز شدن همه قسمت های منزل با نوعی لذت و احساس فرح و شادمانی همراه است که باعث فراموشی زحمت ها می شود. 

در خانه تکانی دل نیز اوضاع چنین است. کاوش در زوایای قلب، تفکر درباره عیوب خویش، محاسبه اعمال و رفتار و صفات نفسانی و مراقبت از  اردات قلبی کاری است بس دشوار که همّت والا و سعی و تلاش ویژه ای را می طلبد به گونه ای که چه بسا انسان با توجه به دشواری آن با خطر ناامیدی و سستی روبرو گردد، اما اگر آستین همّت بالا زند و به این جهاد عظیم پرداخت، پس از مدتی که شیرینی و حلاوت صفای دل و نورانیّت قلب و لذت تقوا را چشید، در خواهد یافت که تحمّل آن زحمت و تلاش، در برابرکسب چنین ثروت معنوی بزرگ  بسیارناچیزبوده است.

صیقلی کن یک دو روزی سینه را        

 

دفتر خود ساز آن آیینه را1287-6

نهم- پس از خانه تکانی، اهل منزل و به ویژه کدبانوی خانه که زحمت بیشتری کشیده است نسبت به حفظ نظافت خانه حساسیت خاصی از خود نشان می دهند، حساسیتی که چند روز پیش از آن نداشتند.

وضعیت اهل معنا و آنان که دل را خانه تکانی کرده وآن را از آلودگی و صفات رذیله شستشو داده اند ونسبت به حفظ این طهارت و صفا و مراقبت از قلب در برابرکوچک ترین آلودگی، حساسیت فراوانی داشته اند، هم چنین است.

دهم- همراهی و هم یاری در کارِ خانه تکانی، هم دقت کار را بیشتر می کند و هم بر سرعت آن می افزاید، گاه یک آلودگی که از چشم کسی پنهان مانده، به کمک دیگری دیده و برطرف می شود

در پاک سازی دل هم چنین است. همنشینی و همراهی با دوستان خیرخواهی که صادقانه عیوب انسان را به او نشان دهند، کمک بزرگی است در راه تحصیل نورانیّت قلب و صفای دل.